امضا کنید

دادخواست احیاء دریاچه ارومیه

۲۷۱ نفر این دادخواست را امضا کردند

271%
یک کنشگر ترک این دادخواست را تنظیم کرد.

دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، بزرگ‌ترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا در حال خشکی کامل و به عبارتی در حال دست و پنجه کردن با مرگ می‌باشد. این دریاچه با مساحت اولیه‌ی ۵ هزار و ۲۰۰ کیلومتر مربع و طول ۱۴۰ کیلومتر، در اوایل دهه‌ی هفتاد خورشیدی بالغ بر ۳۰ میلیارد مترمکعب آب را در خود جای می‌داد، اما امروز دیگر بخش قابل توجهی از آن باقی نمانده است. چنانچه تراز دریاچه ارومیه به کمترین میزان ثبت شده در تمام دوران ثبت روزانه این داده از سال ۱۳۴۳ تاکنون رسیده است.

هرچند مسئولان برای شانه خالی کردن از مسئولیت‌های سازمانی خود، دلیل خشکی دریاچه ارومیه را به تغییر اقلیم، خشکسالی و کمبود بارش‌ها نسبت می‌دهند، اما مهم‌ترین دلایل خشکی آن سدسازی بی‌رویه و احداث پل میانگذر شهید کلانتری و خاکریز بر روی دریاچه می‌باشد. طبق تحقیقی که چند تن از محققان در آمریکای شمالی انجام داده‌اند، خشکسالی تنها باعث کاهش ۵ درصدی بارش در حوضه آبریز دریاچه شده است. اما مهم‌ترین عوامل خشکی دریاچه ده‌ها پروژه‌ی سدسازی،‌ و خاکریز ۱۱ کیلومتری و پل میانگذر شهید کلانتری با طول یک هزار و ۷۰۹ متر می‌باشد. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که برای ساخت خاکریز ۱۱ کیلومتری، کوه مجاور دریاچه را کنده و به کف دریاچه ریختند. بنابراین میزان مصالح وارد شده به دریاچه برای احداث این میان گذر، و برهم خوردن چرخه جریان‌های آبی در نیمه شمالی و جنوبی این دریاچه، یکی از عوامل تخریب اکوسیستم و خشک شدن آن است.

گذشته از خاکریز ۱۱ کیلومتری و پل میانگذر شهید کلانتری، احداث سدها بر رودهای موجودِ حوضه آبریز با مساحت ۵1 هزار و ۸۷۶ کیلومتر مربع یکی دیگر از مهم‌ترین عوامل خشکی دریاچه ارومیه می‌باشد. در اصل به دلیل از دسترس خارج شدن اطلاعاتِ سدهای کشور از سایت شرکت مدیریت منابع آب ایران، ارقام متفاوتی در رابطه با آمار سدهای بسته شده بر رودخانه‌های منتهی به دریاچه ارومیه ذکر می‌شود. این ارقام از ۵۵، ۷۲، ۷۹، ۹۹ و حتی ۱۳۰ عدد سد متغیر است. به هرحال آنچه مشهود است انباشت آب ورودی رودخانه‌ها در پشت مخزن سدها، و کاهش ورودی آب به دریاچه، بحران امروز دریاچه را سبب شده است.

نمونه دریاچه ارومیه که در بحرانی‌ترین روزهای تاریخ خود به سر می‌برد، حکایت از آن دارد که ساختن بسیاری از سدها بیش از آن که در خدمت مدیریت منابع آبی قرار گیرد، وسیله کسب درآمد برای صدها شرکت وابسته به مراکز قدرت است که در اجرای پروژه‌هایشان به غیر از منافع گروهی خودشان هیچ ملاحظه‌ای ندارند که در نهایت چنین تبعات جبران ناپذیری به بار می‌آورد.

این سدسازی‌ها عملا تلاش برای اجرای شعار غیر علمی و غیرتخصصیِ «خودکفایی» مدنظر رهبران جمهوری اسلامی ایران در عرصه کشاورزی است. با همین رویکرد، با استفاده‌ی بی حد و حصر از منابع استراتژیکی همچون آب و خاک در حوضه دریاچه ارومیه، مساحت اراضی آبی کشاورزی طی دو دهه گذشته ۴۳۷ درصد افزایش یافته است. اما این حجم از افزایش مساحت اراضی آبی کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه نقشی در افزایش تولید ناخالص داخلی استان‌های آذربایجان شرقی و غربی که حدود ۹۰ درصد حوضه آبریز دریاچه ارومیه را در خود جای می‌دهند نداشته، و حتی تاثیری بر روند مهاجرت از این استان‌ها که ناشی از بیکاری است نیز ندارد. زیرا به دلیل شیوه‌ی سنتی آبیاری در ایران، کوچک بودن زمین‌های کشاورزی و عدم اجرای الگوی کشت و برخی دلایل دیگر، سدسازی‌ها نه تنها نتوانسته کشاورزی ایران را توسعه دهد، بلکه عملا یک کشاورزی ناکارآمد را روی دست کشور گذاشته است. چنانچه  سالانه ۹۰ درصد از منابع آبی در بخش کشاورزی استفاده می‌شود، حال آنکه بخش کشاورزی چیزی در حدود ۱۱درصد از تولید ناخالص کشور را به خود اختصاص می‌دهد.

طبق یک برآورد، ۱۳ میلیارد تن نمک در بستر دریاچه ارومیه موجود است. خیزش این میزان از نمک بر اثر وزش باد و طوفان، تبعات بیشماری را به بار خواهد آورد. بدون شک، بیماری‌های جسمی و مشکلات روانی ناشی از ریزگردهای نمکی دریاچه ساکنان اطراف ارومیه را همواره تهدید می‌کند. همین امر موجب مهاجرت‌های میلیونی ساکنان شهرهای اطراف دریاچه ارومیه در آینده نزدیک خواهد شد.

ما امضا کنندگان این دادخواست، از مسئولان وقت می‌خواهیم تا هر چه سریع‌تر با حل مشکلات کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، حقابه دریاچه را احیا کنند و از خشکی آن جلوگیری به عمل آورند.

دادخواست برای حق و تحقق عدالت

دادخواست صدای شهروندان است. هر شهروند می‌تواند در مورد هر موضوعی دادخواست تنظیم کند.

یک دادخواست بنویسید